یک نفر می گفت حدودا 6 هفته طول می کشد تا یک مادر پس از زایمانش مثل قبلش شود ان یک نفر نمی دانست کسی که مادر می شود دیگر هرگز مانند قبلش نخواهد بود.

یک نفر می گفت که یک مادر به طور غریزی  مادر بودن را یاد می گیرد ان یک نفر هرگز رنج های یک مادر را نچشیده بود چون او مادر نبود.

یک نفر می گفت مادر بودن کار یکنواخت و خسته کننده ای است ان یک نفر هرگز شیرینی لبخند فرزندش را نچشیده بود.

یک نفر می گفت یک مادر خوب هرگز صدایش را برای دعوا کردن فرزندش بالا نمی برد ان یک نفر هرگز بچه اش را زمانی که در حال اتش سوزاندن است ندیده چون او هرگز مادر نبوده.

یک نفر می گفت یک مادر هرگز فرزند پنجمش را به اندازه فرزند اولش دوست ندارد ان یک نفر هرگز پنج فرزند نداشته.

یک نفرمی گفت سخت ترین کار یک مادر به دنیا اوردن بچه است ان یک نفر هرگز نگرانی چشمان یک مادر را زمانی که فرزندش برای اولین بار سوار سرویس مدرسه می شود ندیده است.

یک نفر می گفت زمانی که بچه ای ازدواج می کند دیگر نگرانی های یک مادر تمام می شود ان یک نفر نمی داند که با ازدواج فرزند جدیدی که همان عروس یا داماد است به فرزندان مادر اضافه می شود و نگرانی های او برای غرد جدید هم به نگرانی های قبلی مادر اضافه خواهد شد.

یک نفر می گفت زمانی که فرزندان از خانه می روند وظیفه یک مادرهم تمام می شود ان یک نفر هرگز نوه ای نداشته تا بداند وظیفه یک مادربزرگ چقدر سخت تر از وظیفه یک مادر است.

یک نفر می گفت که مادر می داند فرزندش چقدر او را دوست دارد و لازم نیست که فرزندش این مساله را به او بگوید ان یک نفر نمی داند که یک مادر همیشه عاشق شنیدن کلمات محبت امیز از فرزندش است.

یک نفر می گفت وقتی بچه ها از خانه بیرون می روند مادران همیشه دلواپس انها هستند ان یک نفر نمی داند که یک مادر تا روزی که زنده است نگران از دست دادن فرزندش خواهد بود.