نوشته شده توسط : شاهین ناجا
دختر: خوابی؟

پسر: آره بيدار شدم زنگ می زنم بهت

دختر: دوس پسر قبليم اين موقع روز خواب نبود
...
پسر: چه ربطی داره؟

دختر: من واسش مهم بودم

...
پسر: خوب بيا من بيدار شدم، خوب شد؟

دختر: دوس پسر قبليم اصلا نمی گفت: من بيدار شدم بيا

پسر: اون يه آدمه ديگه بود من يه آدمه ديگه

دختر: من كه همون آدمم

پسر: من قانع شدم، از اين به بعد هر روز 6 صبح بيدارم

دختر: من 6 خوابم

پسر: دوس دختر قبليم 6 بيدار بود

دختر: برو با همون ایکبیری ... ( گوشی را قطع می كند)

( هنوز تحقيقات براي شناخت زنها ادامه دارد


:: بازدید از این مطلب : 2689
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 20 مرداد 1391 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

نه سلامم  نه علیکم

نه سپیدم   نه سیاهم

نه چنانم که تو گویی

نه چنینم که تو خوانی

و نه آنگونه که گفتند و شنیدی

نه سمائم  نه زمینم

نه به زنجیر کسی بسته‌ام و بردۀ دینم

نه سرابم

نه برای دل تنهایی تو جام شرابم

نه گرفتار و اسیرم

نه حقیرم

نه فرستادۀ پیرم

نه به هر خانقه و مسجد و میخانه فقیرم

نه جهنم نه بهشتم

چُنین است سرشتم

این سخن را من از امروز نه گفتم، نه نوشتم

بلکه از صبح ازل با قلم نور نوشتم ...

 

گر به این نقطه رسیدی

به تو سر بسته و در پرده بگویــم

تا کســی نشنـود این راز گهــربـار جـهان را

آنچـه گفتند و سُرودنـد تو آنـی

خودِ تو جان جهانی

گر نهانـی و عیانـی

تـو همانی که همه عمر بدنبال خودت نعره زنانی

 

تو ندانی که خود آن نقطۀ عشقی

تو خود اسرار نهانی

 

تو خود باغ بهشتی

تو بخود آمده از فلسفۀ چون و چرایی

به تو سوگند

که این راز شنیدی و نترسیدی و بیدار شدی در همه افلاک بزرگی

نه که جُزئی

نه که چون آب در اندام سَبوئی

تو خود اویی  بخود آی

تا در خانه متروکۀ هرکس ننشـــینی و

بجز روشنــی شعشـعۀ پرتـو خود هیچ نبـینـی

و گلِ وصل بـچیـنی....



:: بازدید از این مطلب : 2936
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 30 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

زنگ در خونتم هر کس تو رو بخواد باید منو بزنه

زغال قلیونتم ، بکش خاکستر شیم.

 

.

باقیش ادامه مطلب



:: برچسب‌ها: اس ام اس مرامی ,
:: بازدید از این مطلب : 3360
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

یک (روز) خانواده ی لاک پشتها تصمیم گرفتند که به پیکنیک بروند. از آنجا که لاک پشت ها به صورت طبیعی در همه ی موارد یواش عمل می کنند، هفت سال طول کشید تا برای سفرشون آماده بشن!
در نهایت خانواده ی لاک پشت خانه را برای پیدا کردن یک جای مناسب ترک کردند. در سال دوم سفرشان (بالاخره) پیداش کردند. برای مدتی حدود شش ماه محوطه رو تمیز کرد...
ند، و سبد پیکنیک رو باز کردند، و مقدمات رو آماده کردند. بعد فهمیدند که نمک نیاوردند!
یکنیک بدون نمک یک فاجعه خواهد بود، و همه آنها با این مورد موافق بودند. بعد از یک بحث طولانی، جوانترین لاک پشت برای آوردن نمک از خانه انتخاب شد.
او قبول کرد که به یک شرط بره؛ اینکه هیچ کس تا وقتی اون برنگشته چیزی نخوره. خانواده قبول کردن و لاک پشت کوچولو به راه افتاد.
سه سال گذشت... و لاک پشت کوچولو برنگشت. پنج سال ... شش سال ... سپس در سال هفتم غیبت او، پیرترین لاک پشت دیگه نمی تونست به گرسنگی ادامه بده . او اعلام کرد که قصد داره غذا بخوره و شروع به باز کردن یک ساندویچ کرد.
در این هنگام لاک پشت کوچولو ناگهان فریاد کنان از پشت یک درخت بیرون پرید،« دیدید می دونستم که منتظر نمی مونید. منم حالا نمی رم نمک بیارم»!!!!!!!!!!!! !!!!!

نتیجه اخلاقی:
بعضی از ماها زندگیمون صرف انتظار کشیدن برای این می شه که دیگران به تعهداتی که ازشون انتظار داریم عمل کنن. آنقدر نگران کارهایی که دیگران انجام میدن هستیم که خودمون (عملا) هیچ کاری انجام نمی دیم



:: برچسب‌ها: لاک پشت کوچولو برنگشت ,
:: بازدید از این مطلب : 3199
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 7 خرداد 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

شاد باشین رفقا

پيری برای جمعی سخن میراند...
لطيفه ای برای حضار تعریف کرد همه دیوانه وار خندیدند.
بعد از لحظه ای او دوباره همان لطيفه را گفت و تعداد کمتری از حضار
خندیدند.
او مجدد لطيفه را تکرار کرد تا اینکه دیگر کسی در جمعیت به آن لطيفه نخندید.
......او لبخندی زد و گفت:
وقتی که نمیتوانید بارها و بارها به لطيفه ای یکسان بخندید،
پس چرا بارها و بارها به گریه و افسوس خوردندر مورد مسئله ای مشابه ادامه
میدهید؟


:: بازدید از این مطلب : 3173
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 26 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

4 نامه به خدا

کودکی به مامانش گفت، من واسه تولدم دوچرخه می خوام. بابی پسر خیلی شری بود. همیشه اذیت می کرد. مامانش بهش گفت آیا حقته که این دوچرخه رو برات بگیریم واسه تولدت؟
بابی گفت، آره. مامانش بهش گفت، برو تو اتاق خودت و یه نامه برای خدا بنویس و ازش بخواه به خاطر کارای خوبی که انجام دادی بهت یه دوچرخه بده



:: بازدید از این مطلب : 3471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 10 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

حالش خيلي عجيب بود فهميدم با بقيه فرق ميکنه
گفت : يه سوال دارم که خيلي جوابش برام مهمه
گفتم :چشم، اگه جوابشو بدونم، خوشحال ميشم بتونم کمکتون کنم
گفت: دارم ميميرم
گفتم: يعني چي؟


:: بازدید از این مطلب : 3222
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 5 ارديبهشت 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

از لحظه اي که در يکي از اتاق هاي بيمارستان بستري شده بودم، زن و شوهري در تخت روبروي من مناقشه بي پاياني را ادامه مي دادند.

زن مي خواست از بيمارستان مرخص شود و شوهرش مي خواست او همان جا بماند.

از حرف هاي پرستارها متوجه شدم که زن يک تومور دارد
...........


:: بازدید از این مطلب : 1979
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : شنبه 6 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

هر چند مرگ درباره ی بازیگران صادق نیست اما در سال 1389 که آخرین نفس های خود را می کشد بازیگران و هنرمندان ارزشمندی را از دست دادیم که برای همه ی ما خاطراتی شیرین و ماندنی بجا گذاشته بودند... خدایشان بیامرزد!

به ادامه مطلب برید ببینیدید این عزیزانو 8.jpg



:: برچسب‌ها: بازیگرانی که در 89 از میان ما رفتند! +عکس ,
:: بازدید از این مطلب : 1532
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 2 فروردين 1390 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

خداوندا در این واپسین روزهای سال دلم را چنان در جویبار زلال رحمت شستشو ده که هرکجا تردیدی هست ایمان, هرکجا زخمی هست مرهم, هرکجا ناامیدی هست امید و هرکجا نفرتی هست عشق جای آن را فراگیرد...پیشاپیش نوروز مبارک



:: بازدید از این مطلب : 1340
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 29 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

آریانا خوش اومدی



:: بازدید از این مطلب : 1211
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 27 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

به سلامتي بچه هاي قديم كه با ذغال واسه ي خودشون سبيل مي ذاشتن تا شبيه باباهاشون بشن نه بچه هاي الان كه ابروهاشون رو بر مي دارن تا شبيه مادراشون



:: بازدید از این مطلب : 1289
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : دو شنبه 23 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

يکي بود يکي نبود،
پسري با بيماري سختي به دنيا اومد... ...هيچکس از معالجه اش سر در نمياورد...
۱۷ ساله بود، اما هر لحظه امکان مرگش بود...
با مراقبتهاي مادرش تو خونش زندگي ميکرد...
خسته از موندن تو خونه،
تصميم گرفت که حداقل يه بار از خونه خارج بشه...
از مادرش کسب اجازه کرد...او هم قبول کرد...
در حال قدم زدن در محله اش، چشمش به مغازه هاي مختلفي خورد...
در حال عبور از يه مغازه صوتي، نگاهي از ويترين به داخل کرد و متوجه حضور دختري جذاب به سن و سال خودش شد...
در همون نگاه اول عاشقش شد... در رو باز کرد و وارد شد و چيز ديگه اي غير از دختره توجهشو جلب نکرد...
در حالي که خودشو کم کم بهش نزديک ميکرد، به پيشخوني که دختره اونجا بود، رسيد...

او (دختره) نگاش کرد و با لبخند بهش گفت:" ميتونم کمکت کنم؟"
ضمن اينکه پسر در فکر بود که اون لبخند و تا حالا تو زندگيش از کسي نديده...
در همون لحظه آرزو کرد که ايکاش ميتونست ببوستش...
با لکنت زبان بهش گفت:" بله، اااهم... دلم ميخاست يه ‍CD بخرم. "
بدون اينکه حتي بهش فکر کنه، اولين CD که ديد رو برداشت و پولشو بهش داد.
دختره با لبخند دوباره ازش پرسيد... " ميخواي برات بسته بنديش کنم؟"
و او با تکان دادن سر جواب مثبت داد...
دختره رفت تو انباري و با بسته برگشت و تحويلش داد...
پسره هم بسته رو گرفت و از مغازه خارج شد...به خونه برگشت

از اون روز به بعد هر روز براي خريدن يه CD به مغازه ميرفت...
از دختره ميخواست که براش بسته بندي کنه و بعدش برميگشت خونه و اونو سرجاش تو کمد قرار ميداد...

پسره خجالتي بود تا حدي که براي دعوت کردن دختر به بيرون رفتن باهم موفق نميشد که امتحاني بکنه...

اين وضعيت مورد توجه مادرش قرار گرفت و پسرشو تحريک کرد تا رفتاري از خودش نشون بده. بدين ترتيب روز بعد او رو به سلاح شجاعت مجهز کرد (خلاصه شيرش کرد).

پسر مثل هر روز به مغازه رفت، يه CD ديگه خريد و مثل هميشه دختره اونو براش بسته بندي کرد... بسته رو گرفت و در لحظه اي که دختره حواسش پرت بود، يه تکه کاغذ کوچيکي که شماره اش روش نوشته شده بود، روي پيشخون گذاشت و بسرعت از مغازه خارج شد...

درررين!(چند روز بعد) تلفن زنگ ميزنه، مادر به تلفن جواب ميده: " بفرمائید? "

همون دختره بود و سراغ پسرشو ميگرفت.

مادر با غصه اي که تو دلش بود شروع ميکنه به گريه و ميگه: " نميدوني؟... ديروز مرد...

سکوت طولاني که فضا رو پر کرده بود، هر چند وقت يه بار با ناله هاي مادر منقطع ميشد.

مادر مدتي بعد براي يادآوري خاطرات فرزندش، وارد اتاقش شد...

تصميم ميگيره به اثاثاش يه نگاهي بندازه...در کمد رو باز کرد... با تعجب خودشو در مقابل کوهي از CD هايي که بسته بندي شده، ديد... حتي يه دونه اشونم باز نشده بود... ديدن اون همه CD حس کنجکاويشو برانگيخت و طاقت نيورد.

يکيشو برداشت و روي تخت نشست تا نگاهي بندازه، در حال بازکردن، تکه کاغذي از پاکت پلاستيکيش بيرون افتاد... اونو برداشت که بخونه (فکر ميکنيد چي نوشته بود؟).

نوشته اينطور ميگفت:" سلام !!! خيلي خوشگلي! دلت ميخواد باهم بيرون بريم؟؟...

سوفيا" مادر با ذوق يکي ديگه رو باز کرد و پيغامهاي ديگه اي رو پيدا کرد که همشون همون مطلبو بيان کرده بودند.

نتيجه اخلاقي اينکه زندگي اینه، براي بيان احساست به کسي که برات عزيزه، خيلي صبر نکن...
همين امروز بهش بگو... فردا ممکنه خيلي دير بشه



:: بازدید از این مطلب : 1123
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 18 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

جوانی گمنام عاشق دختر پادشاهی شد. رنج این عشق او را بیچاره کرده بود و راهی برای رسیدن به معشوق نمی یافت. مردی زیرک از ندیمان پادشاه که دلباختگی او را دید و جوانی ساده و خوش قلبش یافت، به او گفت پادشاه ، اهل معرفت است، اگر احساس کند که تو بنده ای از بندگان خدا هستی ، خودش به سراغ تو خواهد.

جوان به امید رسیدن به معشوق ، گوشه گیری پیشه کرد و به عبادت و نیایش مشغول شد، به طوری که اندک اندک مجذوب پرستش گردید و آثار اخلاص در او تجلی یافت.

روزی گذر پادشاه بر مکان او افتاد ، احوال وی را جویا شد و دانست که جوان، بنده ای با اخلاص از بندگان خداست . در همان جا از وی خواست که به خواستگاری دخترش بیاید و او را خواستگاری کند . جوان فرصتی برای فکر کردن طلبید و پادشاه به او مهلت داد.

همین که پادشاه از آن مکان دور شد ، جوان وسایل خود را جمع کرد و به مکانی نا معلوم رفت . ندیم پادشاه از رفتار جوان تعجب کرد و به جست و جوی جوان پرداخت تا علت این تصمیم را بداند . بعد از مدتها جستجو او را یافت . گفت: (( تو در شوق رسیدن به دختر پادشاه آن گونه بی قرار بودی ، چرا وقتی پادشاه به سراغ تو آمد و ازدواج با دخترش را از تو خواست ، از آن فرار کردی؟ ))

جوان گفت: (( اگر آن بندگی دروغین که بخاطر رسیدن به معشوق بود، پادشاهی را به در خانه ام آورد، چرا قدم در بندگی راستین نگذارم تا پادشاه جهان را در خانهء خویش نبینم؟ ))



:: بازدید از این مطلب : 1202
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 8 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

................

 

‎1چرا راننده ها زیر بارون دلشون فقط برای زنها می سوزه؟
2. چرا استادها به دخترها بهتر نمره میدن؟
3. چرا بارون میاد، ترافیک میشه؟
4. چرا تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟
...............


:: بازدید از این مطلب : 563
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : پنج شنبه 5 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

تولد تولد تولدم مبارک



:: بازدید از این مطلب : 1091
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 3 اسفند 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

خدایا به من قدرت بده ..تا عهدی را که با تو در طوفان بستم..در آرامش فراموش نکنم



:: بازدید از این مطلب : 1575
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 27 بهمن 1398 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

س ام اس مخصوص "روز ولنتاین"

نميگم دوستت دارم

نميگم عاشقتم
ميگم ديونتم كه اگه يه روز ناراحتت كردم بگي بيخيال ديونست




اس ام اس ويژه روز ولنتاین

قلب مهربانت مثلثي را مي ماند در درياي عشق
مرا در خود كشيدي برموداي من !!!


اس ام اس ويژه روز ولنتاین

اي دوست به جز عشق تو در سر من هوسي نيست
جز نقش تو بر صفحه ي دل نقش كسي نیست



اس ام اس ويژه روز ولنتاین

بهترين لحظه، لحظه ايست كه فكر كني فراموشت كردم، بعد 1 اس ام اس از طرف من بياد كه توش نوشته ميميرم برات !
ولنتاینت مبارک !


 


 


اس ام اس ويژه روز ولنتاین

يادته بهت گفتم كه خشت ديوار دلتم، تو هم منو شكستي
ولي اشكالي نداره، حالا خاك زير پاتم !



اس ام اس ويژه روز ولنتاین

با تو از خاطره ها سرشارم. با تو تا آخر شب بیدارم . عشق من دست تو یعنی خورشید. گرمی دست تو را کم دارم . . .



اس ام اس ويژه روز ولنتاین

قاب عكستو زدم جاي ساعت ديواري
از اون موقع به بعد تو شدي تمومه لحظه هام . . .



 

SMS VALENTINE


 




عمري با غم عشقت نشستم
به تو پيوستم واز خود گسستم
وليکن سرنوشتم اين سه حرف بود
تو را ديدم. پرستيدم . شکستم


SMS VALENTINE


زندگی عشق است افسانه نيست آنکه عشق راآفريد ديوانه نيست





SMS VALENTINE

عشق آن نیست که هر لحظه کنارش باشی عشق آن است که پیوسته به يادش باشي




SMS VALENTINE

بزرگترین آرزوم اینه کوچکترین آرزوت باشم




SMS VALENTINE

تقدیم به او که نبود ولی حس بودنش بر من شوق زیستن داد دلم برای کسی تنگ است که آفتاب صداقت را به میهمانی گلهای باغ می آورد و گیسوان بلندش را به باد می داد و دست های سپیدش را به آب می بخشید و شعر های خوشی چون پرنده ها می خواند




SMS VALENTINE

اي کاش که معشوق ز عاشق طلب جان مي کرد، تا که هر بي سرو پايي نشود يار کسي !!!




SMS VALENTINE

دوست داشته باش و زندگی کن!زمان برای همیشه از آن تو نیست


حرفهايي هست براي نگفتن و ارزش عميق هر كسي به اندازه ي حرفهايی است كه براي نگفتن دارد و كتاب هايی نيز هست براي ننوشتن و من اكنون رسيده ام به آغاز چنين كتابي...






SMS VALENTINE

کاش کسي تو دلمون پا نميذاشت... کاش اگه پا ميزاشت دلمون رو تنها نميذاشت... کاش اگه تنها ميذاشت رد پاش رو روي دلمون جا نميزاشت

 



:: برچسب‌ها: اس ام اس ولنتاین ,
:: بازدید از این مطلب : 1159
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 24 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 فهمــیده ام که باز کردن پاکت شیر از طرفی که نوشته “از این قسمت باز کنید” سخت تر از طرف دیگر است. ۵۴ ساله
- فهمــیده ام که هیچ وقت نباید وقتی دستت تو جیبته روی یخ راه بری. ۱۲ ساله
- فهمــیده ام که نباید بگذاری حتی یک روز هم بگذرد بدون آنکه به زنت بگویی “دوستت دارم”. ۶۱ ساله
- فهمــیده ام که وقتی گرسنه ام نباید به سوپر مارکت بروم . ۳۸ ساله
- فهمــیده ام که می شود دو نفر دقیقا به یک چیز نگاه کنند ولی دو چیز کاملا متفاوت ببینند. ۲۰ ساله
- فهمــیده ام که وقتی مامانم میگه “حالا باشه تا بعد” این یعنی “نه” . ۷ ساله
- فهمــیده ام که من نمی تونم سراغ گردگیری میزی که آلبوم عکس ها روی آن است بروم و مشغول تماشای عکس ها نشوم. ۴۲ ساله
- فهمــیده ام که بیش تر چیزهای که باعث نگرانی من می شوند هرگز اتفاق نمی افتند. ۶۴ ساله
- فهمــیده ام که اگر عاشق انجام کاری باشم،آن را به نحو احسن انجام می دهم. ۴۸ ساله
- فهمــیده ام که وقتی مامان و بابا سر هم دیگه داد می زنند ، من می ترسم . ۵ ساله
- فهمــیده ام که اغلب مردم با چنان عجله و شتابی به سوی داشتن یک “زندگی خوب” حرکت می کنند که از کنار آن رد می شوند. ۷۲ساله
- فهمــیده ام که وقتی من خیلی عجله داشته باشم ، نفر جلوی من اصلا عجله ندارد. ۲۹ ساله
- فهمــیده ام که بیش ترین زمانی که به مرخصی احتیاج دارم زمانی است که از تعطیلات برگشته ام. ۳۸ ساله
- فهمــیده ام که مدیریت یعنی: ایجاد یک مشکل – رفع همان مشکل و اعلام رفع مشکل به همه. ۳۴ ساله
- فهمــیده ام که اگر دنبال چیزی بروی بدست نمی آوری باید آزادش بگذاری تا به سراغت بیاید. ۲۹ ساله
- فهمــیده ام که در زندگی باید برای رسیدن به اهدافم تلاش کنم ولی نتیجه را به خواست خدا بسپارم و شکایت نکنم. ۲۹ ساله
- فهمــیده ام که عاشق نبودن گناه است. ۳۱ساله
- فهمــیده ام هر چیز خوب در زندگی یا غیر قانونی است و یا غیر اخلاقی و یا چاق کننده. ۳۱ساله
- فهمــیده ام مبارزه در زندگی برای خواسته هایت زیباست اما تنها در کنار کسانی که دوستشان داری و دوستت دارند! ۲۷ ساله
- در زندگى فهمــیده ام در فکر عوض کردن همسرم نباشم. خودمو عوض کنم و وفق بدم به موقعیتها و مراحل مختلفه زندگیم تا بتونم با بینش واضح زندگیم رو با خوشحالى و سرور ادامه بدم ۳۱ساله
- هر کسى مسئول خودش هست، هرکسى تو قبر خودش میخوابه، من باید آدم درستى باشم.۴۲ ساله
- فهمــیده ام که وقتی طرف مقابل داد میزند صدایش به گوشم نمیرسد بلکه از ان رد می شود. ۵۰ساله
- فهمــیده ام هرکس فقط و فقط به فکر خودشه، مرد واقعی اونه که همیشه و در همه حال به شریکش هم فکر کنه بی منت. ۳۵ ساله
- فهمــیده ام برای بدست آوردن چیزی که تا بحال نداشتی باید بری کاری رو انجام بدی که تا بحال انجامش نداده بودی! ۳۶ ساله
- من هنوز چیزی نفهمیدم, فعلا قضیه خیلی مبهمه. ۳۴ ساله
- من هم فهمیده ام همه چی رو با هم نمیشه داشت گاهی عشق ، گاهی پول ، گاهی آرامش. ۳۶ ساله
راستی شما چی از زندگی فهمــیده اید؟!!



:: بازدید از این مطلب : 942
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : جمعه 22 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

125 سال پیش کارل بنز با ثبت اختراع شماره 37435 در اداره ثبت اختراعات رایش، اولین خودرو را به جهان معرفی کرد. از سال 1886 تاکنون بیش از 80 هزار اختراع در زمینه خودرو فقط به نام مرسدس بنز ثبت شده است


 

ثبت اختراع خودرو توسط کارل بنز
 
 
 


 


 

اولین خودروها با موتور 4 زمانه
 
 
 


 


 
باقیش ادامه مطلب

 
 
 



:: بازدید از این مطلب : 1127
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 17 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

کتی خوش اومدی



:: بازدید از این مطلب : 1141
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : چهار شنبه 13 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

الف: اشتیاق برای رسیدن به نهایت آرزوها

ب: بخشش برای تجلی روح و صیقل جسم
...
پ: پویایی برای پیوستن به خروش حیات

ت: تدبیر برای دیدن افق فرداها

ث: ثبات برای ایستادن در برابر بازدارنده ها

ج: جسارت برای ادامه زیستن

چ: چاره اندیشی برای یافتن راهی در گرداب اشتباه

ح: حق شناسی برای تزكیه نفس

خ: خودداری



:: بازدید از این مطلب : 957
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

بازم یه گل دیگه به گلامون اضافه شد ای شما و این هم افسانه



:: بازدید از این مطلب : 1172
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : یک شنبه 10 بهمن 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

تقلب چیست !؟

یک سری اعمال ننگین در صورت با عرضه بودن واین کاره بودن

شخص امتحان دهنده آخر عاقبت خوش وخرمی دارد.نوعی هلو برو تو گلو  !

.

.

.

یه تعریف دیگه ار تقلب !

۱٫یک روش غیر اصولی و ناجوانمردانه برای نتیجه گرفتن در امتحان

۲٫تنها روش اصولی و مبتنی بر عقل برای نتیجه گرفتن در امتحان !

.

.

.

تعریف مراقب :...................

باقیش ادامه مطلبه



:: بازدید از این مطلب : 1163
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : سه شنبه 25 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

 

فقط اینا نیستن بقیشون ادامه مطلبن

 



:: بازدید از این مطلب : 1151
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 18 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا
خانم من فقط مامورم. به من گفتند بشمار، حالا هم شمردم. شما کلا ۱۱۰۳۰۵ رکعت نمازدارید.



_ولی من همه را خواندم. نمی شه یک کاریش بکنی.





_دست ما نیست به خدا. ولی چشم؛ روندش می کنم به ۱۱۰۵۰۰٫ خوبه؟



_عجب گرفتاری شدیم. من می گم همه را خواندم. گرد نمی خواد بکنی. همان هایی که خواندم را بهم بده.



_عرض کردم. مبلتان چرمی بوده. یا رو یافت آبادیه مبل ساز چرمش را از چین وارد کرده.




اینها ذبح شرعی نمی کنند. چرم حک مردار را داشته و نجس بوده. شما می نشستی روش؛ حواستان نبوده دستتان عرق..



_من این هایی که می گی اصلا حالیم نیست. من همه اش را خواندم. یک جایی اشتباه کردی. از جام تکان نمی خورم تا درستش کنی.



_ببینید خانم. فیلمش هست. ما از لحظه لحظه اعمالتان فیلم گرفتیم. ببینید.



_ا وا خدا مرگم بده. این چیه؟



_بگذارید رد کنم اینجاش را. خب. همین جا. ببین خانم اینجا که زوم کردم رو مبل نشستید و ..



_این منم؟



_بله خانم. این هم همان مبلیه که..



_چقدر چاق افتادم اینجا.



_چه عرض کنم؟ می توانم کمی کنتراستش را بیشتر کنم ولی نرم افزارم قفل شکسته است، اسکیل را عوض نمی کند.



_آقا میشه این عکس را برام بریزی؟ خدا از حسابرسی کمت نکنه.



_فلش دارید همراتان؟



_چه حرفی می زنی. من تازه یک ساعت پیش از قبر درآمدم. فلشم کجا بود؟ نمی شه بریزی رو سی دی.



_سی دی خام ندارم. بریزم ته این سی دی؟ طوریش نیست؟ اعمال یک بابایی است که در جنینی تلف شد. باقی سی دی خالیه.



_جا میشه؟



_آره بابا. هر سی دی با یت جهان آخرت ۷۰۰۰ گیگ جا دارد و هر با یت هم ۷۰۰۰ گیگ دنیا است.



_پس قربون دستت یک موزیکی چیزی هم بریز ته اش.

واقعا اعتقادات ما..... درسته ... غلطه ؟
قومی متفکرند اندر ره دین
قومی به گمان فتاده در راه یقین
ترسم که بانگ آید روزی
کی بی خبران راه نه آنست و نه این



:: بازدید از این مطلب : 1156
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 15 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

آجی روشنک وبلاگو روشن کردی با قدمات



:: بازدید از این مطلب : 1294
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 13 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

8قانون براي مجردها كه تنهايي را با خوشحالي سپري كنند

بی تردید در اطرافتان با افرادی مواجه شده اید که بنا به دلایلی هنوز مجرد مانده اند، یا هنوز فرد مورد علاقه شان را پیدا نکرده اند و یا شرایط ازدواج برایشان فراهم نشده است.

افرادی هم هستند که همسرانشان را از دست داده اند و یا از آنها جدا شده اند و یا به افراد سالخورده ای برمی خوریم که همسر خود را از دست داده اند ,.,,,,,,,,,,,,,,,,



:: بازدید از این مطلب : 1221
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 7 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا
 
یکی بود.. یکی نبود...
یه روز تو یه مزرعه خیلی بزرگ ذرت یه مترسک مثل صلیب بود که تمام تنش پر از کاه بود..
کار این مترسکه این بود که از صبح تا شب تو مزرعه وای میستاد که کلاغها نیان سراغ بلالها..
کلاغها هم روی تیر چراغ برق بقل مزرعه می شستن و به ذرتها نگاه می کردن...
ولی خب می ترسیدن که برن سراغ ذرتها..آخه مترسکه اونجا بود...
یه روز یه کلاغه روی تیر چراق نشسته بود و داشت به مترسکه نگاه می کرد...
اون وقت دید که مترسکه داره می خنده...
برگشت گفت چیه الکی می خندی.. داری به این می خندی که ما نمی تونیم بیایم ذرتها رو بخوریم...؟
ولی مترسکه فقط خندید...
کلاغه گفت ااا.. نخند دیگه....
 
ادامشو میخوایی؟؟ برو ادامه مطلب


 


:: بازدید از این مطلب : 1101
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 6 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا
شوتيه عينكش را دور دستش می چرخونه بعد میزنه چشمش، سرش گیج میره میخوره زمین هوا ميره ، نمیدونی تا کجا ميره
---------------------------------------------------------------
پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
---------------------------------------------------------------
از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!
---------------------------------------------------------------
حکمتی برای فهيمان : يارو داشته دنبال جاي پارك مي گشته اما پيدا نمي كرد! در همون حال گشتن به خدا ميگه: خدايا اگه يه جاي پارك برام پيدا كنيا من نماز مي خونم، روزه مي گيرم كه يه دفعه يه جاي پارك مي بينه و به خدا مي گه! خدا جون نمي خوادخودم پيدا كردم
---------------------------------------------------------------
رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!
---------------------------------------------------------------
اين جريان واقعی است : يکی از دوستان دکتر تعريف ميکرد برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه
---------------------------------------------------------------
غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست



:: بازدید از این مطلب : 1253
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 2 دی 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

آريا موبايل | Ariamobile.Netچون تير رها گشتـه ز چلّـه شده ايم!
مهمان شمــا در شب چلّـه شده ايم!
از برکت ايـن سفــره ي الــوان شما
تا خرخره خورده،چاق و چلّـه شده ايم!
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس شب يلدا
------------------

من دارم جمعه مي رم، فکر نکنم ديگه همديگر رو ببينيم… منو فراموش نکن و به خاطر تمام بدي هام منو ببخش…
از طرف پاييز
------------------

يلدا مبارک - پيامک شب يلدا
------------------

تو ميري و من فقط نگاهت مي کنم
تعجب نکن که چرا گريه نمي کنم
بي تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم
اما براي ديدن تو همين يک لحظه باقيست
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس يلدا
------------------

محفل آريائي تان طلائي ، دلهايتان دريائي
شاديهايتان يلدائي ، پيشاپيش مبارک باد اين شب اهورائي . . .
------------------

يلدا مبارک - پيامک يلدا
------------------

قيمت پماد سوختگي شب يلدا(چله)خيلي خيلي بالا ميره.
اگه نگرفتي زود تر بخرش شايد هندوانه اي که گرفتي سفيد در بياد هااا
اون وقت لازمت ميشه!!!
------------------

يلدا مبارک - پيام کوتاه شب يلدا
------------------

روي گل شما به سرخي انار
شب شما به شيريني هندوانه
خندتون مانند پسته
و عمرتون به بلندي يلدا
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس به مناسبت شب يادا
------------------

بيا اي دل کمي وارونه گرديم
براي هم بيا ديوونه گرديم
شب يلدا شده نزديک اي دوست
براي هم بيا هندونه گرديم
------------------

يلدا مبارک - پيام کوتاه به مناسبت شب يلدا
------------------

تو خوبي!
تو بهتريني!
تو تکي!
.
.
.
.
.
اينم از هندونه شب يلدات. بذارشون تو يخچال خنک شه ! يلدا مبارک!
------------------

يلدا مبارک - جمله هاي کوتاه در باره يلدا
------------------

بيا اي دل کمي وارونه گرديم ، براي هم بيا ديوونه گرديم ، شب يلدا شده نزديک اي دوست
، براي هم بيا هندونه گرديم . شب يلدا مبارک
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس جديد
------------------

ميان دوستـــان افتاده اي تک / رخت هندونه ،زلطف عين پشمک!
برايت مي زنم اينک پيامک / شب يلداي تو اي گــــــل! مبارک!
------------------

يلدا مبارک - پيامک جديد
------------------

تو ميري و من فقط نگاهت مي کنم ، تعجب نکن که چرا گريه نمي کنم ، بي تو يک عمر
فرصت براي گريستن دارم ، اما براي ديدن تو همين يک لحظه باقيست ،
تا يلدايي ديگر انتظارت را خواهم کشيد . . .
------------------

يلدا مبارک - پيامک کوتاه به مناسبت شب يلدا
------------------

چند ساعت بيشتر به آخر پاييز نمونده، جوجه هاتو شمردي!؟
------------------

يلدا مبارک - sms yalda
------------------

توي سرماي اين شب طولاني به فکر بي خانه مان هايي که چشم ميزنند
زودتر صبح بشه هم هستي ؟
------------------

يلدا مبارک - sms shabe yalda
------------------

شاديتون 100 شب يلدا دلتون قد يه دريا توي اين شباي سرما يادتون هميشه با ما
يلدا مبارک . . .
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس جديد شب يلدا
------------------

روي گل شما به سرخي انار ، شب شما به شيريني هندوانه ، خندتون مانند پسته و
عمرتون به بلندي يلدا . شب يلدا مبارک . . .
------------------

يلدا مبارک - پيامک شب چله
------------------

يلدا يعني يادمان باشد که زندگي آنقدر کوتاه است که يک دقيقه بيشتر با هم بودن را
بايد جشن گرفت
يلدايتان مبارک.
------------------

يلدا مبارک - پيامک جديد به مناسبت شب يلدا
------------------

ما منتظر صبح شب يلداييم
دستي به دعا تا فرج فرداييم . . .
------------------

يلدا مبارک - اس ام اس شب چله
------------------

بين چگونه قناري ز شوق مي لرزد
نترس از شب يلدا بهار آمدني است
------------------

"YALDA":
"Y"ademan bashad ke zendegi
"A"nghadr kootah ast ke
"L"ezzate
"D"aghigheyi bishtar be ham
"A"ndishidan ra bayad jashn gereft.
*YALDA VA EYDETAN MOBARK

 



:: بازدید از این مطلب : 1125
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 30 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 


 

خوشا تهران اگر دودش بیافتد

بنای درد و اندوهش بیافتد

ز میدان ونک تا پای تجریش

بساط بد ترافیکش بیافتد!

 

خوشا تهران که خالی از غبار است

ز بوق و جیغ و فریاد و هوار است

اگر تهران دو شب تعطیل باشد

محیط عیش و تفریح و گذار است!

 

بابا نظر بدین   

دمتون هات


 



:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 9 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

soly ez welcom

soly ez welcome



:: بازدید از این مطلب : 562
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 4 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

عید غدیر عید غدیر خم عید غدیر خمسلام رفقای گلم  عید همتون مبارک

از طرف سید شاهین(شاهین ناجا)

نام علي : عدالت -- راه علي : سعادت --عشق علي : شهادت

 -- ذكر علي : عبادت -- عيد علي : مبارك

...........................................



:: بازدید از این مطلب : 486
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 3 آذر 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

   یه توپ دارم قلقليه ....... موهاي سرم فرفريه ..... مسیج جديد نداشتم سرت كلاه گذاشتم

----------------------------  ----------------------------

   دختره ميره تو كتاب فروشي ميگه آقا ببخشيد كتاب برتري زن بر مرد دارين؟ مرده نگاش ميكنه ميگه خانم شرمنده ما اينجا رمان تخييلي نميفروشيم

-----------------------------------------------------

   طرز تهيه دختر سالم مواد لازم . ...........اصلا ولش كن مواد رو حروم نكنيم

---------------------------- ----------------------------

   يارو تو مشهد بچش گم ميشه نذر مي كنه و ميگه: يا امام رضا دستم به دامنت، بچم پيدا بشه، ديگه غلط كنم بيام مشهد

---------------------------- ----------------------------

   میدونی چرا قزوینیا آدمای خوشبختین؟ چون هیچ وقت بخت و اقبال جرات نمیکنه بهشون پشت کنه

---------------------------- ----------------------------

   امروز سالگرد تولد پت و مته ! تو هم مثل من اين روز رو به خنگ ترين کسي که ميشناسي تبريک بگو!!! جنبه داشته باش واسه خودم نفرست

---------------------------- ----------------------------

   برداشتن قدمهاي بزرگ در زندگي باعث پاره شدن خشتك انسان ميشود

----------------------------  ----------------------------

   دو تا ترك داشتن تو يه ماشين بمب كار ميذاشتن يكيشون به اون يكي ميگه: اگه اين بمب الان منفجر شه چي كار كنيم؟ اون يكي ميگه نگران نباش من يكي ديگه دارم

----------------------------  ----------------------------

   ترکه داشت گريه می کرد. باباش پرسيد چی شده؟ گفت: عاشق شدم! باباش گفت حالا عاشق کی هستی؟ گفت: هر کسی که شما صلاح بدوني

----------------------------  ----------------------------

   بند تمبونتیم، ولمون کنی هم ما میریم هم آبروتو می بریم

---------------------------- ----------------------------

   بچه ترکه از پدرش مي‌پرسه: بابا، ماه نزديك‌تره يا اصفهان؟ ترکه ميزنه پس گردنش و ميگه: آخه پدرسگ، معلومه ديگه، مگه تو از اينجا ميتوني اصفهان رو ببيني

بقیش ادامه مطلب

معرفت داشته باش یه نظر بده



:: موضوعات مرتبط: جوک خنده دار , ,
:: بازدید از این مطلب : 792
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 30 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

حتما دانلود کنین



:: بازدید از این مطلب : 596
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 27 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا
عید است بیا بخانه ام قهر مباش 

اس ام اس بازی

 مغرور ترین دختر این شهر مباش
قربان تو گردم  روز عید قربان
عیدانه بده و تلخ چون زهر مباش . . .
 
نام نویسی جهت اعزام فوری به حج تمتع امسال شروع شده است جهت اقدام به دفتر تهیه و توزیع چهار پایان جهت ذبح در عید قربان اقدام فرمائید !!!
 
 
 
 یه عالمه اس ام اس سرکاری و جالب به مناسب عید قربان در ادامه مطلب



:: برچسب‌ها: اس ام اس عید قربان پیامک عید قربان مسیج عید قربان اس ام اس جدید عید قربان اس ام اس خنده دار عید قربان اس ام اس سرکاری عید قربان پیامک به مناسبت عید قربان اس ام اس برای عید قربان اس ام اس عاشقانه عید قربان ,
:: بازدید از این مطلب : 531
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 25 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

نجار پیری خود را برای بازنشسته شدن آماده میکرد . یک روز او با صاحب کار خود موضوع را درمیان گذاشت .

پس از روزهای طولانی و کار کردن و زحمت کشیدن ، حالا او به استراحت نیاز داشت و برای پیدا کردن زمان این استراحت میخواست تا او را از کار بازنشسته کنند .

صاحب کار او بسیار ناراحت شد و سعی کرد او را منصرفکند، اما نجار بر حرفش و تصمیمی که گرفته بود پافشاری کرد .

سرانجام صاحب کار درحالی که با تأسف با این درخواستموافقت میکرد ........................



:: بازدید از این مطلب : 471
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 19 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

اگه كمی و فقط كمی بخواهیم از زندگی لذت ببریم و نگاهمان را كمی بهتر كنیم
بسیاری از لذت ها نه وقت زیادی می‌خواهد و نه پول زیادی.
پس منتظر تغییرات زیاد در یه روزی كه معلوم نیست كی باشد نباشیم
در کوچکترین اتفاقات عظیم ترین تجارب بشر نهفته است.
باور کنید ...

 


1- گاهی به تماشای غروب آفتاب بنشینیم.


2 - سعی كنیم بیشتر بخندیم.


3- تلاش كنیم كمتر گله كنیم.


4 - با تلفن كردن به یك دوست قدیمی، او را غافلگیر كنیم.


5 - گاهی هدیه‌هایی كه گرفته‌ایم را بیرون بیاوریم و تماشا كنیم.


6 - بیشتردعا كنیم.


7 - در داخل آسانسور و راه پله و... با آدمها صحبت كنیم



:: موضوعات مرتبط: داستانهای جالب , ,
:: بازدید از این مطلب : 596
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 6 آبان 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

نظر دادن نشانه شخصیت شماست



:: بازدید از این مطلب : 853
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 25 مهر 1389 | نظرات ()

صفحه قبل 1 2 3 4 5 ... 15 صفحه بعد