نوشته شده توسط : شاهین ناجا

می توانی خوشحال باشی، چون من دختر کم توقعی هستم. اگر می گویم باید تحصیل کرده باشی، فقط به خاطر این است که بتوانی خیال کنی بیش تر از من می فهمی! اگر می گویم باید خوش قیافه باشی، فقط به خاطر این است که همه با دیدن ما بگویند "داماد سر است!" و تو اعتماد به نفست هی بالاتر برود! اگر می گویم باید ماشین..................................................



:: بازدید از این مطلب : 660
|
امتیاز مطلب : 37
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 30 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

از شیر مرغ تا جون آدمیزاد اس ام اس های روز عاشقانه داستان فلسفی و_______ http://sms-bazi.loxblog.com

 


 
زرد است كه لبریز حقایق شده است
تلخ است كه با درد موافق شده است
شاعر نشدی وگرنه می فهمیدی
پاییز بهاری است كه عاشق شده است.

 

 

پاييز تنها فصليه که از همون اولين روزش خودشو نشون مي ده! کاش همه انسانها مثل پاييز باشن تا از همون روز اول رنگ و روي اصليشون رو نشون بدن.

.....................................

بدو ادامه مطلب



:: برچسب‌ها: مناسبت , رسیدن , پاییزی , پاییز , خزان , مهر , آبان , آذر , اس ام اس مهر , اس ام اس آبان , اس ام اس آذر , اسمس پاییزی , اسمس پاییز , مسیج پاییزی , مسیج پاییز , پیامک پاییزی , پیامک پاییز , پیامک اول پاییز , sms اول پاییز , sms پاییز , sms اول مهر , sms اول آبان , ,
:: بازدید از این مطلب : 528
|
امتیاز مطلب : 53
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 28 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

چوپانی گله را به صحرا برد به درخت گردوی تنومندی رسید.
از آن بالا رفت و به چیدن گردو مشغول شد كه ناگهان گردباد سختی در گرفت،
خواست فرود آید، ترسید. باد شاخه ای را كه چوپان روی آن بود به این طرف و آن طرف می برد.
دید نزدیك است كه بیفتد و دست و پایش بشكند.
در حال مستاصل شد...
از دور بقعه امامزاده ای را دید و گفت:
ای امام زاده گله ام نذر تو، از درخت سالم پایین بیایم.
قدری باد ساكت شد و چوپان به شاخه قوی تری دست زد و جای پایی پیدا كرده و خود را محكم گرفت.
گفت:
ای امام زاده خدا راضی نمی شود كه زن و بچه من بیچاره از تنگی و خواری بمیرند و تو همه گله را صاحب شوی.
نصف گله را به تو می دهم و نصفی هم برای خودم...
قدری پایین تر آمد.
وقتی كه نزدیك تنه درخت رسید گفت:
ای امام زاده نصف گله را چطور نگهداری می كنی؟
آنهار ا خودم نگهداری می كنم در عوض كشك و پشم نصف گله را به تو می دهم.
وقتی كمی پایین تر آمد گفت:
بالاخره چوپان هم كه بی مزد نمی شود كشكش مال تو، پشمش مال من به عنوان دستمزد.
وقتی باقی تنه را سُرخورد و پایش به زمین رسید نگاهی به گنبد امامزاده انداخت و گفت:
مرد حسابی چه كشكی چه پشمی؟
ما از هول خودمان یك غلطی كردیم
غلط زیادی كه جریمه ندارد



:: بازدید از این مطلب : 507
|
امتیاز مطلب : 46
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 27 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

مردی جوان در راهروي بيمارستان ايستاده، نگران و مضطرب.
در انتهای کادر در بزرگي ديده مي شود با تابلوی "اتاق عمل".

چند لحظه بعد در اتاق باز و دکتر جراح با لباس سبز رنگ از آن خارج مي شود.
مرد نفسش را در سينه حبس مي کند.
دکتر به سمت او مي رود.
مرد با چهره ای آشفته به او نگاه می کند.
دکتر: واقعاً متاسفم، ما تمام تلاش خودمون رو کرديم تا همسرتون رو نجات بديم.
اما به علت شدت ضربه نخاع قطع شده و همسرتون براي هميشه فلج شده.
ما ناچار شديم هر دو پا رو قطع کنيم، چشم چپ رو هم تخليه کرديم ...
بايد تا آخر عمر ازش پرستاري کنی، با لوله مخصوص بهش غذا بدی
روي تخت جابجاش کنی، حمومش کنی، زيرش رو تميز کنی و باهاش صحبت کنی ...
اون حتی نمی تونه حرف بزنه، چون حنجره اش آسيب ديده ...

با شنيدن صحبت های دکتر به تدريج بدن مرد شل می شود، به ديوار تکيه می دهد.
سرش گيج می رود و چشمانش سياهی می رود.

با ديدن اين عکس العمل، دکتر لبخندی می زند و دستش را روی شانه مرد می گذارد.
دکتر: هه ! شوخی کردم ... زنت همون اولش مُرد !!!!!



:: بازدید از این مطلب : 506
|
امتیاز مطلب : 68
|
تعداد امتیازدهندگان : 22
|
مجموع امتیاز : 22
تاریخ انتشار : 24 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

fhvhk

ان دختر هم مثل بقیه ادم هایی که می خواستند زیر باران شدید خیس نشوند با مادرش به داخل فروشگاه دویدند.

انها از پشت شیشه به قطرات درشت باران نگاه می کردند.دخترک حدودا 6 ساله به نظر می رسید صورت زیبایی داشت و موهایش نارنجی رنگ بود.روی گونه هتای سفید و رنگ پریده اش لک های قهوه ای رنگی دیده می شد و نگاه معصومی داشت.....................

 

 



:: بازدید از این مطلب : 604
|
امتیاز مطلب : 44
|
تعداد امتیازدهندگان : 15
|
مجموع امتیاز : 15
تاریخ انتشار : 20 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

عید رمضان آمد و ماه رمضان رفت صدشکر که این آمد و صد حیف که آن رفت پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر را به همه ی دوستان و روزه داران محترم تبریک عرض می نمایم.

اس ام اس عید سعید فطر

 

کم کم غروب ماه خدا دیده می شود ………. صد حیف از این بساط که برچیده می شود

——————– اس ام اس عید فطر ——————–

در این بهار رحمت و غفران و مغفرت ………. خوشبخت آن کسی ست که بخشیده می شود ...................



:: بازدید از این مطلب : 633
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14
تاریخ انتشار : 19 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

سوال‌های کنکور امسال را دیده‌اید؟

بعضی سوال‌هایش واقعاً خیلی باحالند!

منظورم چیست؟

الان خدمتتان عرض می‌کنم:

انگار یک سری سوالات کنکور امسال در دروس ادبیات و معارف، برای آی‌کیوی در حد ...! طراحی شده است، در حدی که قشنگ آدم را به خنده می‌اندازد. باور نمی‌کنید؟ پس سوال‌ها را بخوانید:


جای خالی را با گزینه‌ی مناسب پر کنید.
«به نام خدای ............
بیانداخت شمشیر را شاه دین»


1) جهان آفرین
2) مهربان
3) کریم
4) رحیم


یعنی گزینه‌ها آن‌قدر تابلوست که طرف اگر شعر را......................................

 



:: بازدید از این مطلب : 635
|
امتیاز مطلب : 51
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 17 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا
اين ويلاي زيبا كه در عكسا میبینید تو آمریکا یا اروپا نیست تو همین ایران خودمون و تو رشت ساخته شده  و متعلق به يكی از پولدارهائی است كه در تهران زندگی می‌كنه. لازم بذكر است كه سرو صدای اين ويلا در محافل خبری خارجی هم از جمله  بی بی سی و شبکهای دیگهای مثل وآ شنيده شده و تمامی عكس‌های اين ويلا را با ذكر جزئيات كامل و متراژ پوشش كامل خبری دادند و حتی  با كاخ سفيد مقايسه كردند.
 
 
اینجا نمای بیرونشه
 


:: بازدید از این مطلب : 639
|
امتیاز مطلب : 56
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 16 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا



:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 57
|
تعداد امتیازدهندگان : 19
|
مجموع امتیاز : 19
تاریخ انتشار : 16 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

pedare pesare shojaeمیگمیگ 

 

رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری: مارکوپولو جاسوس بود! (جراید)

بر اساس تحقیقات انجام گرفته و اطلاعات واصله، چند تن دیگر از جاسوسان و متخلفان و
مظنونان به شرح زیر معرفی می‌شوند:

                                      



:: بازدید از این مطلب : 866
|
امتیاز مطلب : 50
|
تعداد امتیازدهندگان : 17
|
مجموع امتیاز : 17
تاریخ انتشار : 15 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : باراان

 سر جلسه امتحان تقلب اشتباه برسونین به دوستتون !

به بچه همسایه بگید اگه یه خودکار رو قورت بده ، بزرگ شه مهندس میشه !

به گل مصنوعی روی میزتون به زور آب بدین تا بخوره !

داداش کوچیکتون رو بذارین توی مایکروفر تا برنزه بشه !

گوشی موبایلتون رو با سنجاق قفلی به پاچه شلوارتون وصل کنین !

به دوست دکترتون بگین:مرض جدید چی داری ؟ !
 

بارفیکس خونه ی دوستتون رو شل بکنین و ازش بخواین هنر های ژیمیناستیکشو بهتون نشون بده !

....................................

 



:: بازدید از این مطلب : 627
|
امتیاز مطلب : 38
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 14 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

خاله معناي لغوي: خواهر مادر

معناي استعاره اي: هر زني كه با مادر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد  

عمه معناي استعاره اي: هر زني كه با پدر رابطه ي گرم و صميمي داشته باشد/هر زني...........



:: بازدید از این مطلب : 644
|
امتیاز مطلب : 55
|
تعداد امتیازدهندگان : 18
|
مجموع امتیاز : 18
تاریخ انتشار : 13 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

 

شب قدر، فصل نزول انوار رحماني بر بوستان جانهاي روحاني است.
***
شب قدر، آبستن سپيده فلاح و رستگاري انسانهاي دل سپرده به مهر مهربانترين مهربانان است.
***
شب قدر، شب حضور روح و ملايك در محضر امام زمان (عج) است.
***
شب قدر، شبي است كه در عرصه آن انسان، ره صد ساله را يك شبه طي مي كند.
***
شب قدر، حاوي نهر نوري است كه در زلال پر بركت آن جان مؤمنان از گناه تطهير مي شود.
***
شب قدر، طلايه دار فلاح و رستگاري عارفان عاشق و عاشقان بيدل در بين شبهاي سال است.
 



:: بازدید از این مطلب : 621
|
امتیاز مطلب : 42
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 7 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

بزگترین تولید کننده پسته، زعفران، خاویار، فیروزه و میوه های مغز دار
بزگترین تولید کننده فیروزه ، روی ، فرش دستبافت
بزرگترین تولید کننده میوه های خانواده توت :توت فرنگی ، شاتوت ، تمشک …
گرمترین نقطه زمین (دشت لوت ، ۷۰/۷ درجه سانتیگراد)
بیشترین کشته در سرما و کولاک – ۴۰۰۰ نفر در سال ۱۹۷۲
بزرگترین وارد کننده گندم
بالاترین آمار فرار مغزها
بالاترین نسبت زن به مرد – ۱/۲۲ زن به ازای هر مرد
بالاترین تابش زمینه طبیعی توضیح
بیشترین آمار زمین لرزه های مهیب
دقیقترین تقویم مورد استفاده در دنیا
بیشترین آمار سالیانه ابتلا به اعتیاد
بیشترین تعداد مرکز استان – ۳۱
قدیمیترین کشور جهان – ۳۲۰۰ سال قبل از میلاد
بزرگترین پذیرنده پناهنده – افغانی و عراقی
بیشترین رشد تولید علم و فناوری – بالای ۱۰۰۰ درصد



:: بازدید از این مطلب : 639
|
امتیاز مطلب : 39
|
تعداد امتیازدهندگان : 13
|
مجموع امتیاز : 13
تاریخ انتشار : 6 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

مردی در هنگام رانندگی درست جلوی حیاط یک تیمارستان پنچر شد و مجبور شد همان جا به تعویض لاستیک بپردازد.هنگامی که سرگرم این کار بود ماشین دیگری به سرعت از روی مهره های چرخ که در کنار ماشین بودند گذشت و انها را به درون جوی اب انداخت



:: بازدید از این مطلب : 533
|
امتیاز مطلب : 19
|
تعداد امتیازدهندگان : 6
|
مجموع امتیاز : 6
تاریخ انتشار : 4 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

بسیاری از مردم کتاب «شاهزاده کوچولو» اثر اگزوپری را می‌شناسند. اما شاید همه ندانند که او خلبان جنگی بود و با نازی‌ها جنگید وکشته شد. قبل از شروع جنگ جهانی دوم اگزوپری در اسپانیا با دیکتاتوری فرانکو می‌جنگید. او تجربه‌های حیرت‌آور خود را در مجموعه‌ای به نام لبخند گردآوری کرده است.
 

 

در یکی از خاطراتش می‌نویسد که او را اسیر کردند و به زندان انداختند او که از روی رفتارهای خشونت‌آمیز نگهبان‌ها حدس زده بود که روز بعد اعدامش خواهند کرد مینویسد:



:: بازدید از این مطلب : 548
|
امتیاز مطلب : 10
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 3 شهريور 1389 | نظرات ()
نوشته شده توسط : شاهین ناجا

این داستان رو دوستم برام تعریف کرده و قسم می‌خورد که واقعیه :
 

 

دوستم تعریف می‌کرد که یک شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال طرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه!
 

 

این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر کاری کردم روشن نمیشد.



:: بازدید از این مطلب : 622
|
امتیاز مطلب : 8
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : 2 شهريور 1389 | نظرات ()